دیگر از زندگی لذتی نمی برید؟ این مطلب برای شماست
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۸۰۳۵۸
فرارو- اغلب تصور میشود اگر فردی افسرده باشد در اغلب موارد احساس غم و اندوه میکند. با این وجود، آن چه بسیاری متوجه آن نمیشوند این است که این موارد تنها علائم افسردگی نیستند. یکی دیگر از علائم افسردگی که گاهی اوقات نادیده گرفته میشود وجود این احساس است که چیزهایی که پیش از آن لذت میبردید برای تان دیگر جالب یا لذتبخش نیستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، این علامت که با عنوان " آنهدونیا" یا بی لذتی شناخته میشود در ۷۵ درصد از بزرگسالان و جوانان مبتلا به افسردگی وجود دارد. با این وجود، علیرغم آن که این علامت تا چه اندازه رایج است هم چنان یکی از دشوارترین علائم برای درمان و مدیریت میباشد.
از دست دادن لذتآنهدونیا (Anhedonia) به عنوان کاهش علاقه یا لذت در تمام یا تقریبا در اکثر فعالیتهایی که شخص پیشتر از آن لذت میبرد تعریف میشود. اگر فردی برای مدت زمانی طولانی (دست کم دو هفته به طور مداوم) به آنهدونیا دچار شده باشد میتوان گفت که علائم افسردگی در او دیده میشد حتی اگر احساس غمگینی یا ضعف نداشته باشد.
اگرچه آنهدونیا عمدتا با افسردگی مرتبط است، اما میتواند نشانهای از اختلالات دیگر باشد مانند اسکیزوفرنی، اضطراب و بیماری پارکینسون. در مطالعاتی که بر روی جوانان درباره افسردگی صورت گرفته مشخص شده که بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی آنهدونیا را نه تنها از دست دادن شادی بلکه انگیزه کمتر برای انجام کارها توصیف کرده بودند. برای برخی این فقدان انگیزه صرف مربوط به فعالیتهای خاصی بود مانند رفتن به مدرسه یا دیدن دوستان، اما برای دیگران این علامتی شدیدتر بود و آنان احساس میکردند که اصلا نمیخواهند کاری انجام دهند و حتی به ادامه زندگی نیز رغبتی نداشتند. با این وجود، علیرغم آن که آنهدونیا تا چه اندازه میتواند دردسرساز باشد اغلب هدف اصلی درمان افسردگی نیست.
توصیه میشود موارد افسردگی خفیف با گفتار درمانی درمان شوند. برای درمان افراد مبتلا به افسردگی متوسط یا شدیدتر ممکن است داروهای ضد افسردگی تجویز شوند. در حالی که هدف تمام این درمانها کمک به بیماران برای مقابله و غلبه بر علائم است بیش از نیمی از افراد مبتلا به افسردگی به اولین درمان توصیه شده خود پاسخ نمیدهند. حتی پس از تغییر درمان تقریبا ۳۰ درصد از بیماران هنوز علائم پیشین را تجربه میکنند.
استدلال شده که یکی از دلایل این نرخ پایین پاسخ ممکن است آن باشد که تکنیکهای درمانی فعلی به اندازه کافی آنهدونیا را هدف قرار نمیدهند. تحقیقات هم چنین نشان میدهد که داشتن آنهدونیا عود مزمن افسردگی را پیش بینی میکند. حتی این امکان وجود دارد که برخی از درمانهای ضد افسردگی ممکن است آنهدونیا را بدتر کنند.
چرا ممکن است این گونه باشد؟ یک احتمال آن است که درمانهای استاندارد کنونی عمدتا بر روی درمان خلق افسرده و فرآیندهای مغزی که زمینه ساز خلق و خوی ضعیف هستند تمرکز میکنند و آنهدونیا را به اندازه کافی هدف قرار نمیدهند. هم چنین، نتایج تحقیقات نشان میدهند که دارا بودن آنهدونیا امکان عود مزمن افسردگی را افزایش میدهد. حتی این امکان وجود دارد که برخی از درمانهای ضد افسردگی ممکن است آنهدونیا را بدتر کنند.
هدف اصلی درمانهای گفتاری مانند درمان شناختی رفتاری کاهش تفکر منفی در بیماران است. رایجترین داروهای ضد افسردگی نیز عمدتا سروتونین را هدف قرار میدهند که تصور میشود تا حدودی زیربنای چگونگی پردازش اطلاعات منفی توسط مغز است. با این وجود، از آنجایی که آنهدونیا لذت بردن از زندگی را کاهش میدهد درمانهایی مانند فعال سازی رفتاری* (شکلی از گفتار درمانی) میتواند برای آنهدونیا بهتر باشد. این بدان خاطر است که هدف از فعال سازی رفتاری کمک به افراد مبتلا به افسردگی است که گامهای ساده و عملی برای لذت بردن دوباره از زندگی بردارند.
با این وجود، برخی از مطالعات نشان میدهند که فعال سازی رفتاری در مدیریت آنهدونیا بهتر از درمانهای استاندارد نیست. این ممکن است بدان خاطر باشد که ماهیت آنهدونیا شامل فقدان انگیزه است و شرکت در هر درمانی را برای بیماران دشوارتر میسازد حتی در اشکالی از درمان که ممکن است بیشترین سود را برای آنان داشته باشد. هم چنین، آنهدونیا با سازوکارهای پاداش ناکارآمد در مغز مرتبط است. بدین ترتیب، درمانهایی که بیشتر بر بهبود روشهای پردازش پاداش مغز تمرکز میکنند میتوانند به کاهش آنهدونیا به طور موثرتری نسبت به درمانهای فعلی کمک کنند.
با این وجود، سیستم پاداش مغز ساده نیست و در واقع شامل فرآیندهای فرعی مختلفی از جمله پیش بینی، انگیزه، لذت و یادگیری در مورد پاداش است. مشکلات مربوط به هر یک از این فرآیندهای فرعی میتواند به بی لذتی دامن بزند. بدین ترتیب، برای کشف چگونگی عملکرد این فرآیندهای فرعی در افراد مبتلا به آنهدونیا ایجاد اهداف بهتر برای درمان امری ضروری و مهم است.
گزینههای درماناگرچه آنهدونیا ممکن است پیچیده باشد این بدان معنا نیست که هیچ امیدی برای کسانی که تحت تاثیر آن هستند وجود ندارد. برای مثال، نتایج تحقیقات نشان میدهند که درمانهای گفتاری که بر روی پاداش تمرکز دارند میتوانند به کاهش آنهدونیا کمک کنند. نتایج یک مطالعه آزمایشی تازه نشان داد که نوع جدیدی از گفتار درمانی به نام درمان افسردگی تقویت شده ممکن است در درمان افسردگی بهتر از درمان شناختی رفتاری عمل کند. این بدان خاطر است که درمان افسردگی تقویت شده به طور خاص تمرکز بیماران بر تجربیات منفی و مثبت خود آنهدونیا را هدف قرار میدهد. علاوه بر این، داروهای ضد افسردگی که انتقال دهندههای عصبی درگیر در سیستم پاداش را هدف قرار میدهند (مانند دوپامین) ممکن است برای بیماران مبتلا به آنهدونیا مناسبتر باشند. بررسی اولیه داروهایی مانند کتامین که میتواند بر فعالیت دوپامین تاثیر بگذارد نشان میدهد که ممکن است برای درمان آنهدونیا نویدبخش باشد.
در حالی که یافتن انگیزه برای شما دشوار است، اما تلاش برای یافتن زمانی برای سرگرمی، فعالیتهای لذتبخش یا تجربیاتی مانند سرگرمیای که پیشتر دوست داشتید یا حتی یک سرگرمی جدید میتواند به کاهش آنهدونیا کمک کند.
اگر فکر میکنید به آنهدونیا یا سایر علائم افسردگی مبتلا هستید مهم است که احساسات خود را نادیده نگیرید تا بتوانید کمک و درمان شایسته خود را دریافت کنید. اگر مطمئن نیستید که از کجا باید آغاز نمایید میتوانید سعی کنید احساس تان را با یک پزشک عمومی در میان بگذارید.
* فعال سازی رفتاری نوعی از روان درمانی است که فرد را ترغیب میکند تا به فعالیتهایی بپردازد که برای او معنی دار هستند. این درمان شامل برنامه ریزی فعالیتها و پایش رفتارها و بررسی موقعیتهای خاصی است که تغییر این رفتارها و فعالیتها ممکن است مفید باشند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل افراد مبتلا به افسردگی ضد افسردگی درمان افسردگی علائم افسردگی هدف قرار برای درمان فعالیت ها درمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۸۰۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
براساس آخرین بررسیها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگرانکنندهای است. آمار دیگری نشان میدهد که خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی هشدار میدهد: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که به زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد.»
این پزشک همچنین تاکید میکند: «ما در حال حاضر در ابتدای موج گذار از مهاجرتها و خودکشیهای جامعه پزشکی هستیم. این مقدمه شرایط کنونی است و به نظر من ماحصل سالهای سال مدیریت غلط درمانی است که اگر جلوی این روند گرفته نشود، ادامه پیدا میکند. در چنین فضایی اصلاحات جوابگو نیست و نیاز به تحول است.»
از پس دلتنگیهایش بر نیامدمیگویند، دکتر سمیرا آلسعیدی از پس تنهاییهایش برنیامد و مهدی عبدوس، پزشک در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خانم دکتر سمیرا آلسعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی خودکشی خود را با رزیدنتها مطرح کرده، آنها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم میگذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود میچرخانم، اما از پس دلتنگیهایم بر نمیآیم. پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرسهای فراوان کاری هستند.
آنها سرمایه کشور هستند احترامشان را حفظ کنید. تنهایشان نگذارید.» شرایط بهگونهای نگرانکننده شده است که بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که باید تصمیمات جدیتری از سوی مسوولان وزارت بهداشت گرفته شود. زمان مرگ پرستو، محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره موضوع خودکشی در کادر سلامت به «دنیای اقتصاد» گفته بود: «کمیته ویژهای برای رسیدگی به مشکلات نیروهای طرحی راهاندازی شده است تا از حوادثی مانند نورآباد پیشگیری کند.» او تاکید کرده بود: «کمبود پزشک و نبود برنامهای برای پزشکان متخصص بومی اتفاقاتی، چون مرگ پرستو بخشی را رقم میزند.» همچنین قرار بود کمیتهای برای پیگیری و بررسی خودکشیها فعال شود. حال باید دید که نتایج این اقدامات چه میشود و آیا میتواند روند صعودی خودکشیها را کاهش دهد یا نه؟
سرعت گرفتن خودکشی کادر درمانبررسی توییتها و پیامهای تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که سمیرا آلسعیدی تا لحظه پیش از مرگ بهشدت کار میکرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرسوجوها همچنین حاکی از این است که او بهشدت مهربان و خوشاخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، اینگونه زندگی را ترک میکند؟
سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی میگوید: «چند سالی است خودکشی در کادر درمان به ویژه پزشکان زیاد شده است. این زیاد شدن نسبت به گذشته است و البته باید بگویم که در کشوری مانند آمریکا آمار خودکشی بالاتر است. با این حال مساله مهم این است که در جامعه کنونی ما شیب خودکشی افزایش یافته و حتی ممکن است در صورت اجرا نشدن پیشگیریهای ضروری، به زودی نرخ خودکشی ایران از سایر کشورها بیشتر شود.» او این مساله را با توجه به آمار خودکشی قطعی ۱۶ نفر در سال ۱۴۰۲ بیان میکند با تاکید بر این نکته که ممکن است آمارها از این عدد بیشتر باشد، اما سکوت خانوادهها و آبروداری مانع از اعلام خودکشی شود. میرخانی پدیده خودکشی را چند عاملی میداند و تاکید میکند: «هیچوقت نمیتوان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما بهطور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.»
تحقیر سیستماتیک«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا میکرد و از جایگاه مطلوبی بهرهمند میشد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساستر میشوند و از سوی دیگر بیداریهای مکرر فرد را بهشدت آسیبپذیر میکند.» میرخانی با بیان مهمترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان میگوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامیهای پزشکی روبهرو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق میکند. از سوی دیگر بحث برخوردهای خشن بیمار و خانوادههای بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمارهایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه میدهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخوردهای خشن نسبت به پزشک معالج اعمال میکنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آنها را با چاقو زدند. بهطور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.»
او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستانها عنوان میکند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنتها صدق میکند. آنها گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط بهشدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقتها این درمان به موقع انجام نمیشود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقتها مشکلاتش لاینحل باقی میماند.» پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بیسابقه است!» یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور نشان میدهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند.»
میرخانی یکی دیگر از ریشههای اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی میداند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار بهگونهای است که از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمیتواند کوچکترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامنها و وثیقهای که گذاشته، پیش کشیده شود؛ بنابراین ترجیح میدهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی میکنند.» سعید بابایی، روانشناس با توجه به خودکشیهای اخیر پزشکان توصیه میکند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلالها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروماهای دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.»
زندگی در اتاقهای محقرمیرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی میگوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستانها معمولا در اتاقهای محقر زندگی میکنند. شما ببینید چند عامل آنها را تحتتاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم میدهند برخی به پایان زندگی میاندیشند.»
میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری میکند: «افرادی که خودکشی میکنند در شرایط خاص روحی قرار میگیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست میدهند و عملشان ناخودآگاهانه است؛ بنابراین این امر یاغیگری در برابر خدا یا کفر نیست.» اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنتها و پزشکان با این عوامل دستوپنجه نرم میکردند، با این حال میرخانی میگوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمیگردد. هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها معمولا این هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.» حال باید دید که مسوولان چه راهحلی برای برونرفت از شرایط کنونی دارند و چگونه میتوانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.